۱۳۹۰ دی ۲۳, جمعه

من یهودی تو علی !



هجدهمین نامه محمد نوری زاد


سلام به رهبر گرامی جمهوری اسلامی ایران
من این نامه را برای جناب شما سه چهار ماه پیش، درست فردای همان روزی نوشته ام که برادرانِ سپاهی به خانه ی روستایی و پدری من هجوم آوردند و بساط فیلمسازی مرا بار کردند و بردند تا به گمان خود اجازه ندهند من ازوحشت سرای اطلاعات وسپاه برای شما فیلم بسازم و شما را ازچند وچون رفتارهیولاگونشان با متهمان آگاه کنم.
اما اکنون، بنا بر انتشار آن دارم. به این دلیل که انتشار این نامه، آنهم درست بیخ گوش انتخابات مجلس، نه یک حرکت مغرضانه و ناجوانمردانه، که عین درستی و فرصت سنجیِ مشفقانه است. شاید انتشار این نامه، و سیل نامه هایی که بعد ازاین به سمت خانه ی شما روی خواهد آورد، جناب شما را برآن متمایل کند که زمان انتخابات را به فرصتی دیگرموکول فرمایید. معمولاً برگزاری انتخابات در یک کشور به شرایطی چند محتاج است که نخستینِ آن، وضعیت منطقی و متعادل جامعه است.
متأسفانه این روزها روند اوضاع درکشورما متعادل نیست. شمّ درست رهبریِ شما اتفاقاً همین روزها باید بکار افتد. ما صدای غلغل هزار حادثه را از درون این جامعه می شنویم. ظهور این همه بحران داخلی و بین المللی، و رواج و گسترش این همه فضای امنیتی برای محدود کردن معترضان و منتقدان، و حتمی شدن این همه انشقاق میان مردم، و پرهیز معترضان ازشرکت در انتخابات، نشان دهنده ی اوضاع نامتعارف در کلیتِ کشوراست. اطمینان دارم انتشار سیل آسای نامه هایی که بلافاصله بعد از انتشار این نامه شما را مخاطب خود قرار خواهند داد، علاوه بر ترغیب جناب شما برای به تعویق انداختنِ زمان انتخابات، ما و شما را به گردونه ای از آزمونهای اعتقادی مان نیز درمی اندازد تا بداینم رفتار ما تا کجا با آنچه که پیوسته شعارش را می دهیم، تناسب دارد.
پیش ازآوردن اصل نامه اجازه بدهید به یک خطای خودمانی اشاره کنم. این خطا، هم توسط ما که مخاطبان آرام و شنوای شما بوده ایم، هم توسط شما که مبدعِ تلفیقِ تاریخیِ اندیشه های خود بوده اید، درمیان ما رواج یافته است. منتها دربرآمدنِ این خطا، شاید آن کسی که بیش ازهمه ی مردم ایران سهم و نقش داشته، خودِ شما باشید.
بدون لکنت بگویم: این شما بوده وهستید که دراین سالهای رهبری، مرتب از ” عوام و خواص ” فرموده اید، وازفتنه ها و توطئه ها و خروج مخالفان از گردونه ی اطاعت ازعلی(ع). این شما بوده و هستید که به تناسب روحِ سخن، ازعبرت های عاشورا سند آورده اید. نیزبه تأسی از جناب شما، این هواداران و امامان جمعه ی شما بوده و هستند که مرتب به سرنوشت خوارج اشاره می فرمایند، و معترضان را با آنان یکی، و شما را با علی (ع) مترادف می دانند. مگراین خود شما نبوده و نیستید که مخالفان سیاسی خود را به چونیِ سرنوشت طلحه و زبیر انذارمی دهید؟ طوری که شنونده ی سخنان شما بلافاصله می داند: کسی که مخاطبان خود را به گسستِ تاریخیِ طلحه و زبیراشارت می دهد، غیرمستقیم به علی بودن خود بشارت می دهد.
درتازه ترین گویشِ اینچنینی خود، دردیدار با حامیانِ قمیِ خود به وضعیت فعلی ایران اشاره فرمودید. که: وضعیت فعلی ایران، همسنگ بدر و خیبراست. این یعنی: جایگاه شما همان جایگاه پیامبراست و وضع مخالفین شما همان وضع کفارقریش و یهودیان مدینه.
این ترادفِ بی دلیل و بدون پشتوانه، گرچه در بزنگاههای نیاز، مردمان عوام را به جانبداری ازما و شما بسیج کرده اما دربسیاری از مواقع، به دشواری کارما نیزانجامیده است. رازاین دشواری را درهمین نامه با شما خواهم گفت. اما چرانگویم: ایکاش شما همچنان یک طلبه ی جویای حق باقی می ماندید وبا خطابه های شورانگیز خود به همه ی ما راه می نمودید و هرگز به جایگاهی که سرشاراز رسالت و مسئولیت است دخول نمی کردید. بنا به تکرار همان علی علی ها، و عوام وخواص ها، و خوارج گویی ها، اکنون شما چه بخواهید و چه نخواهید، هرقدم تان با قدم های علی و اولاد علی مقایسه می شود، و دستگاههای این نظام اسلامی نیز با: آنچه که پیامبرو امامان می گفتند و سفارش می فرمودند.
مردم در مواجهه با هرفلاکتی که مثلاً در دستگاه قضاییِ ما دست به دست می شود، و آسیب های آشکاری که در دولت و مجلس وهرکجا به جان جامعه می نشیند، بلافاصله شما را درجایگاه متولی ومقصر اصلی می نشانند و از شما انتظار پاسخگویی و پوزش خواهی – همانند علی(ع) – دارند. این که: حالا که شما خودت را علی می دانی و مابقی را کوفی، بفرما، این شما و این فاجعه ای به اسم تحقیرو غارت و عقب ماندگی. این شما و این رواج بی ادبی، و رواج دزدی درمیان حامیان شما. بیا و مثل علی پاسخ بگو باش و همانند او از مردم و از تاریخ عذر بخواه! واما اصل نامه:
” من یهودی تو علی”
سلام به رهبرگرامی،
درعالم خیال، هم شما برقله ی بلندِ برتری بنشینید، وهم من بنا به دلایلی که خواهم آورد، خفیف وخوار می شوم. حُسنِ عالم خیال دراین است که هم ما هم شما می توانیم درهرکجا قرار گیریم و به قالب هرکس فرو شویم. اگر موافق باشید، من و شما با هم به دوردست های ایمانیِ خویش سفر می کنیم. و مردمان امروزِ ایران و جهان را به تماشای این سفر خیالین فرا می خوانیم.
با پوزش از یهودیان شریف سرزمینمان ایران، بنا را براین بگذاریم که من محمد نوری زاد، یک یهودیِ عنود و بد کردارم. ازاین فرودست ترآیا؟ وباز بنا را براین بگذاریم که: سیدعلی خامنه ای، مالک اشتر نخعی که نه، بل خود امیرمومنان علی(ع) است. از این فرا دست ترآیا؟ ساحت سوم را به برجِ بلند قاضی القضات کشورمان جناب لاریجانی احاله می دهیم. که توسط خود شما که نه، بل به حکم مستقیم علی مرتضی بر مسند بی بدیل قضاوت جلوس فرموده است. نیک تراز این آیا؟ پس شکوائیه ی بی ریای من بدینصورت به محضرقاضی القضات حضرت خامنه ای تقدیم می گردد:
شاکی:
یهودی بد سابقه و بدکرداری به اسم محمد نوری زاد. ایرانی الاصل. کارمند بازنشسته. به نشانیِ ایران.
مشتکی عنه :
امیرمومنان سید علی خامنه ای. ایرانی الاصل و رهبر مردم ایران از بیست و سه سال پیش تاکنون. به نشانی بیت رهبری.
موضوع شکایت:
یک : شفاف نبودن مواضع پولی امیرالمومنین و نبود نظارت بر چند و چون هزینه های تحت امر وی.
دو: آسیب رسیدن به ذخایر انسانی و اعتباری و معرفتی و ایمانی و پولی مردمان ایران چه درداخل و چه در سطح جهان درزمان رهبری امیرالمومنین سید علی خامنه ای. و این که در زمان رهبری وی، اسلام از هرزمان دیگر خوار و خفیف تر شده و ایران درجدول های خفت جهانی، به مراتب بالایی دست یافته است.
سه: رواج فضای امنیتی و رعب و وحشت درکشور توسط دستگاه های تحت امر ایشان.
چهار: سرعت گرفتن فرارمغزها و کسانی که به هردلیل درکشورشان احساس امنیت نمی کرده اند.
پنج: به حاشیه رفتنِ قانون در کلیت کشور در زمان رهبری وی.
شش: برآمدن دزدان سیری ناپذیری چون سپاه پاسدارانِ تحت امرایشان و ورود بی درو پیکرِ این جماعت به خط قرمزهای اقتصادی و سیاسی و اطلاعاتی.
هفت: فرو شدن کشور به دامان حادثه های آسیب زا و تحمیل تحریمهای بین المللی برکشور و حتی بدهکار کردن نسل های آینده به مجامع جهانی. هشت: دایرشدن مجلس خبرگانِ بی خاصیت، و فیلترمشمئز کننده ای به اسم نظارت استصوابی برای آنکه علمای آزاده اما مخالف نتوانند به این مجلس ورود کنند. وبه همین دلیل، طولانی شدن دوران رهبری ایشان بدون این که دستگاه ومرجعی شهامت آسیب شناسی این دوران را داشته باشد.
نه: رواج سانسور شدید و از ریخت انداختن رسانه های ملی و مردمی و قفل بستن بر منبرها و تریبون ها.
ده: حقیرکردن ایرانیان درسطوح مختلف چه درداخل و چه خارج، بویژه حقیرکردن اندیشمندان و کارشناسان و روحانیان.
یازده: خوار و خفیف شدن دستگاه قضایی ومجلس شورا، وبرزمین کوفتن شأن قضا و نمایندگی، و روبیدن مفهومی به اسم استقلال دستگاه قضا وروبیدنِ شهامتِ نقد و اعتراض از کلیت مجلس.
دوازده: تربیت و گسیل اوباشان مذهبی به درخانه ی شخصیت ها وعلمای معترض و کوی دانشگاه و به هم زدن مجالس و تخریب منازل منتقدان درزمان رهبری وی و موضع گیری نکردن و پوزش نخواستن وی در این خصوص.
سیزده: خنده دارشدنِ اصل انسانیِ “ممنوعیت ورود به حریم خصوصی مردمان” با ورود هیولاهای اطلاعاتی و سپاهی به داخل منازل مردم و دزدیدن اموال شخصی آنان و شنود مکالمات تلفنی و انتشار اسرار خصوصی مردم دررسانه های جمعی درزمان رهبری ایشان.
چهارده: کشته شدن دهها نفراز منتقدان توسط دستگاههای تحت امرایشان و احاله ی این قتل ها به صهیونیست ها و پرهیزاز پوزش خواهی و روشنگری و معرفی مقصران فاجعه های خاموش. و شکنجه و اعتراف گیری ازعاملین درجه ی چند این کشتارها با این رویکرد که آنان به دستگاهها ومحافل استکباری و صهیونیستی و مجامع فساد وابسته اند. شرم آورترین سند این فاجعه ی فراموش نشدنی، نحوه و محتوای بازجویی از همسر سعید امامی است.
پانزده: آگاهی امیرالمومنین از مرگ هزاران نفر از شهروندان بخاطر توزیع سوخت های غیراستاندارد و مرگ های ناشی ازانتشار سیگنال های آسیب زا برای ایجاد پارازیت و پرهیزوی از فراخوانی مقصرین این فاجعه های جاری و ارجاع آنان به دستگاه قضایی.
شانزده: آگاهی ایشان از زندانی کردن و شکنجه ی معترضان سیاسی با دادگاهها و رأی های از پیش مشخص و زندانی کردن رهبران جنبش اعتراضی مردم بدون تشکیل دادگاه و آگاهی مولای متقیان از پرونده ها و انواع شکنجه ی مأموران سپاهی و اطلاعاتی با متهمین از قبیل زندان انفرادی، ضرب و شتم، فحش و ناسزا، تهدید، ارعاب، بهم ریختن امنیت روانی و خانوادگی و خصوصی متهمین.
هفده: سلب حق قانونی راهپیمایی معترضانه از مردم معترض، بنحوی که در تمام مدت طولانی رهبری امیرالمومنین خامنه ای حتی یک مورد به مردم اجازه ی راهپیمایی داده نشد.
وهجده: …..
رهبرگرامی،
با عنایت به شکایت آن مردِ یهودیِ کوفی ازعلی(ع) خلیفه ی وقت، وکشاندن خلیفه به محکمه ای که قاضی اش را خودِ خلیفه گمارده بود، ومحق شناخته شدن آن یهودیِ کوفی، و شکستِ خلیفه درآن محکمه ی تاریخی، من نیز که یک یهودی بدکردار این سرزمینم، از خود شما که خلیفه ی دوران ما هستید، به محضر قاضی القضات جناب شما شکایت می برم.
بدیهی است اینها که برشمردم، فعلاً اتهام وادعاست ونه جرمی اثبات شده. شما می توانید در محکمه ی مطلوبی که ما آرزوی برگزاری اش را داریم از خود دفاع بفرمایید. احتمال دارد مقصرباشید یا ازهمه ی اینها مبرا شوید. مهم: حضور شما در آن محکمه است. و نشان دادن این که: اگر آمریکایی ها با اعتنا به استقلال دستگاه قضایی شان می توانند رییس جمهورشان را به محکمه ای مستقل فرا بخوانند و جلوی چشم مردم دنیا مفتضحش کنند، نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این ظرفیت را دارد که به تأسی از آموزه های اسلامی خویش، رهبرکشور را بنا به شکایت یک شهروند، یک یهودیِ معترض، به دادگاه بخواند و از رهبر بخواهد به پرسش ها و موارد اتهامی پاسخ بگوید.
اگر با من به محکمه آمدید و شانه به شانه ی من در حضور قاضیِ خود و در جلوی چشمِ مردم ایران و جهان به شکایت منِ یهودی پاسخ گفتید، ما و شما را معلوم می شود که هرآنچه در این نظام دست به دست می شود، بویژه رفتار و مواضع و سخنان خود شما، متاثر از خّلق و خوی خوبانِ ایمانی ماست.
دراین صورت، منِ یهودی خواهم دانست، وهمگان خواهند دانست: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، از حقیقتی آسمانی شیرمی نوشد ومسئولان نظام از رهبری تا ریاست دستگاه قضا جز فرابردن این حقیقت آسمانی، دأب دیگری ندارند.
واگرنه، آمدید و به شکایت من و به شکایت آنانی که حقوق تباه شده ی خود را از شما مطالبه می کنند، بهایی قائل نشدید، ویا حتی بلافاصله بعد از انتشار این نامه، دستور بازداشت و شکنجه ی این یهودیِ بدکردار اما شاکی را صادر فرمودید، به من و به همه ی تاریخ تشیع حق خواهید داد که راه و روش حاکمان و پادشاهان زورگوی تاریخ را پیش پای شما فرش کنیم، و خاکستر تباه شده ی آرزوهای این انقلاب نگون بخت را درمطلع فهم خویش بر سربیفشانیم، و قاضی شما و دستگاه های امنیتی و نظامی شما و نمایندگان و مأموران شما را درردیف عمله های ظلم جای دهیم.
رهبرگرامی،
من با اجازه ی شما و با اطمینان از سعه ی صدر شما و امنیتی که شخص شما برای ما فراهم خواهید آورد، و درراستای بازخوانیِ این حق فراموش شده، واین که شکایت از حاکمان دریک نظام اسلامی، حق حتمی و غیرقابل انکار شهروندان است، ازهمه ی اقشارجامعه، ازنام آشنایان تا گمنامان، از نمایندگان ادوار مختلف مجلس، از قاضیان سابق و اکنون، از دولتمردان و کارشناسان، از دانشگاهیان، از دانشمندان و فرهیختگان و اندیشمندان و روحانیان، از مهاجران و درخانه ماندگان، از نویسندگان و هنرمندان، از فرهنگیان و نظامیان، از زندانیان و خانواده های آنان، ازصنوف سیاسی وحتی صنوف صنعتی و بازرگانی، از دختران وپسران جوان، بویژه از بانوان، چه درداخل و چه خارج، از آنانی که به هردلیل جلای وطن کرده اند و درحسرت بازگشت به میهن خود می سوزند، وحتی از روستاییان بی نشان، تقاضا می کنم دست به قلم ببرند و نامه هایی شکوه گون به دستگاه قضایی کشورمان بنویسند و شکایت های مصلحانه ی خود را از جناب شما مطرح کنند. البته بی آنکه قلم خود را به الفاظ ناشایست بیالایند.
با نگارش این نامه ها، مردمان ما دریک حرکت خیرخواهانه وملی، به واشکافی و بازگوییِ خسارت ها و آسیب های سالهای رهبری شما خواهند پرداخت. بویژه آن آسیب هایی که شخص شما در ظهورآنها سهم و نقش مستقیم داشته اید. قصد ما از طرح این شکایت ها، هرگز به این نیست که به قول آقای شریعتمداری کیهان و همفکران ایشان با جاسوسان و دشمنان قسم خورده ودرکمین نشسته ی کشورمان دریک جبهه قرار گیریم. بل می خواهیم این سنت فراموش شده ی اسلامی را احیا کنیم و غبار از روی آن بزداییم. درست همان کاری که خود شما باید دراین سالهای طولانی رهبری، از مردم و از دستگاهها و از مجلس خبرگان می خواستید و نخواسته اید.
نخستین فایده ی این حرکت بزرگ این است که ما به جهانیان اعلام خواهیم کرد: چرا ازما بد می گویید؟ بیایید و خود به چشم خود ببینید و خود قضاوت کنید! اینجا ایران است. جمهوری اسلامی ایران. دراین کشور، همه ی اقشارجامعه، از درس خوانده تا بی سواد، از فقیر تا غنی، ازنام آشنا تا بی نشان، همه می توانند ازرهبرشکایت کنند و او را به محاکمه فرا بخوانند و اصلاً نیز به زندان و تنگنا درنیفتند.
پس من با اجازه ی جناب شما، وبا این تضمین که درجمهوری اسلامی ایران، نقد مسئولان و حتی نقد وشکایت ازشخص رهبری درراستای امربه معروف و نهی از منکر قرار دارد و هیچ عاقبت تلخ و هیج رفتار نانوشته ای برمنتقدین و شاکیان مترتب نیست، از همه ی مردم، بویژه آنانی که از شما بهر دلیل شاکی اند و مجالی برای طرح شکایت خود نیافته اند، دعوت می کنم با امنیت کامل و بدون ترس و بدون لکنت از شما به دستگاه قضایی خودمان شکایت برند و طرح دعوا کنند. این امنیتی که شما برای شاکیان و البته برای خود حقیر تدارک می بینید، نام شما را در امتداد حاکمان خوبی که سخن شاکیان خود را به دامان دشمنی درنمی اندازند و حتی به آن بها می دهند و خود با پای خود به محکمه می روند، ثبت و ضبط خواهد کرد.
باردیگر با صدای بلند تکرار می کنم: به پیربه پیغمبراین شکایت کردن از رهبر، مستقیماً به تأسی از شیوه ی مردمداری و مملکت داری علی(ع) است و هیچ ربطی به خط و ربط اجانب و دستگاههای جاسوسی و تحریک منافقان و معامله با دشمنان داخلی و خارجی ندارد. بلکه متأثر از رویه ای است که علی مرتضا به ما و به رهبر ما آموخته و ما را به پرهیزاز لکنت گرایی در برابر حاکمان تشویق و ترغیب فرموده است. خود شما نیک تراز همه می دانید اگراین پیشنهاد از چشمه ای درست نور نمی نوشید، تاریخ تشیع، هرگزبا لذت ازشکایت آن یهودیِ کوفی و به محکمه کشاندن امیرمومنان یاد نمی کرد و به آن واقعه غرور نمی ورزید.
سخن آخراین که: پیش ازفرارسیدن زمان آن محکمه ی خوب و خواستنی، خواهشمندم عجالتاً دستور فرمایید آندسته از برادران سپاه واطلاعات که به برداشتن وسایل زندگی مردم علاقه ی ویژه ای دارند، ابزارو وسایل شخصی من و سایرین را که سالها پیش برداشته اند و برده اند، به ما بازبگردانند. البته ما شکایت ازدزدی های تریلیاردی وآسیب های این دستگاهها را، وخراشی را که اینان به جان جامعه درانداخته اند، نه به برگزاری محکمه ای خیالین، که به برپایی محکمه های حقیقی درهمین نزدیکی ها موکول می کنیم. والسلام علی من التبع الهدی.


با احترام و ادب: محمد نوری زاد – بیست و سوم دیماه سال نود


بدرود تا جمعه ای دیگر

۱۳۹۰ دی ۲۱, چهارشنبه

( کم مانده توآلت رفتن مردم هم شامل جرائم بشه ) ترغيب به تحريم انتخابات جرم است

عبدالصمد خرم‌آبادی در گفت‌وگو با خبرنگار وبگردي 20:30 با بیان این مطلب اظهار داشت: همزمان با ثبت‌نام داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی، کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه در تاریخ هفتم دی ماه جاری در اجرای ماده 21 قانون جرائم رایانه‌ای، جلسه‌ای برای بررسی مصادیق محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی تشکیل داد.

دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه خاطر‌نشان کرد: این کارگروه که متشکل از نمایندگان 13 نهاد مختلف است با بررسی قوانین و مقررات جاری از جمله قانون جرایم رایانه‌ای، قانون مطبوعات، قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و قانون مجازات اسلامی فهرستی متشکل از 25 بند را به عنوان مصادیق محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی تعیین کرده است.

وی افزود: به موجب ماده 22 قانون جرایم رایانه‌ای دادستان کل کشور (به عنوان رئیس کارگروه) وزیر یا نماینده وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، ارتباطات و فناوری اطلاعات، اطلاعات، دادگستری، علوم،‌ تحقیقات و فناوری، فرهنگ و ارشاد اسلامی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی، رئیس سازمان‎ صدا و سیما و فرمانده نیروی انتظامی، نماینده کمیسیون صنایع و معادن و نماینده کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی و نماینده شورای عالی انقلاب فرهنگی، اعضاء کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه را تشکیل می‌دهند.


وی متذکر شد: انتشار محتوای مجرمانه که در این فهرست تعیین شده "جرم" محسوب می‌شود و علاوه بر تعقیب کیفری، موجب پالایش و مسدودسازی تارنماهای متخلف خواهد شد.


خرم‌آبادی تصریح کرد: تمامی "تارنماها" مکلف هستند که از انتشار مصادیق محتوای مجرمانه که در این فهرست به آنها اشاره شده خودداری کنند.


خرم‌آبادی افزود: رسیدگی به مواردی که جنبه خصوصی دارند حتما نیاز به طرح شکایت از ناحیه افراد ذی‌نفع در مراجع قضایی ذیصلاح را دارد و دستور پالایش این موارد از ناحیه مقام قضایی صادر می‌شود.


دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه با بیان اینکه محتوا‌های مجرمانه تعیین شده توسط کارگروه به 2 دسته تقسیم می‌شوند، اظهار داشت: پالایش و مسدودسازی محتواهایی که دارای جنبه عمومی دارند در صلاحیت کارگروه و مدعی‌العموم است.


مشاور قضایی دادستان کل کشور خاطر‌نشان کرد: این امر مستلزم آن است که مسئولان قضایی همزمان با آغاز تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی، شعبی از دادسراها را به این امر اختصاص دهند که به صورت شبانه‌روزی به شکایات مربوط به تارنماها رسیدگی و دستورات لازم در این خصوص را صادر کنند.

دبیر کارگروه تعیین مصادیق در پایان تصریح کرد: به موجب مصوبه کارگروه مصادیق موضوع این فهرست به عنوان بند"ح" به فهرست مصادیق محتوای مجرمانه که پیش از این تصویب و اعلام شده بود، افزوده خواهد شد.

مصادیق محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات مجلس شورای اسلامی که توسط مشاور قضایی دادستان کل کشور ارسال شده به این شرح است:

«الف) فهرست مصادیق محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات که جنبه عمومی دارد پالایش و مسدود‌سازی آن در صلاحیت کار‌گروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه و مدعی‌العموم است:

1- انتشار هرگونه محتوا با هدف ترغیب و تشویق مردم به تحریم و یا کاهش مشارکت در انتخابات (بند 3 و 8 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 46 آیین نامه اجرایی آن)

2- انتشار هرگونه ادعای غیرواقع مبنی بر توقف انتخابات و یا دعوت به تجمع اعتراض‌آمیز‌، اعتصاب‌، تحصن و هر اقدامی که به نحوی موجب اخلال در امر انتخابات گردد (بند 8 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

3- انتشار و تبلیغ علائم تحریم انتخابات گروه‌های ضد‌انقلاب و معاند (ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

4- انتشار هجو یا هجویه و یا هرگونه محتوای توهین‌آمیز در فضای مجازی علیه انتخابات (ماده 700 قانون مجازات اسلامی و بند 8 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

5- انتشار هرگونه مطلب خلاف واقع مبنی بر انصراف گروه‌های قانونی از انتخابات (ماده 64 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

6- استفاده از سایت‌ها و وبلاگ‌های رسمی نهادها و دستگاه‌های دولتی جهت بهره‌برداری در تبلیغات نامزدهای انتخاباتی.

شایان ذکر است تمامی شرکت‌ها‌، موسسات‌، شهرداری‌ها‌، سازمان‌ها و نهادهایی که قسمتی از دارایی آنها جزء بودجه و اموال عمومی است مشمول این ماده می‌شوند. (ماده 59 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

7- درج محتوای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی خارج از مدت زمان مقرر شده برای فعالیت انتخاباتی. (ماده 56 قانون قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 45 آیین‌نامه اجرایی آن)

8- انتشار هرگونه محتوا در جهت تحریک‌، ترغیب‌، تطمیع و یا تهدید افراد به خرید و فروش آراء‌، رای دادن با شناسنامه جعلی و شناسنامه دیگری‌، جعل اوراق تعرفه‌، رای دادن بیش از یک‌بار و سایر روش‌های تقلب در رای‌گیری و شمارش آراء. (ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 43 قانون مجازات اسلامی)

9- انتشار هرگونه محتوا جهت ایجاد رعب و وحشت برای رای‌دهندگان یا اعضاء شعب. (بند 16 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

10- استفاده ابزاری از تصاویر زنان برای تبلیغات انتخاباتی و یا عدم رعایت شئونات اسلامی در انتشار تصاویر مربوط به زنانی که نامزد انتخاباتی می‌باشند. (بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات)

11- انتشار هرگونه محتوا در جهت توهین‌، افترا و نشر اکاذیب با هدف تخریب نظام‌، قوای سه‌گانه‌، سازمان‌های حکومتی و نهادهای اجرایی و نظارتی انتخابات به منظور بهره‌برداری انتخاباتی. (مواد 500 ، 698 ، 609 قانون مجازات اسلامی و بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 18 قانون جرایم رایانه‌ای)

12- انتشار هرگونه محتوا و مکاتبات دارای طبقه‌بندی (محرمانه و سری) مرتبط با انتخابات‌.(ماده 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 قانون جرایم رایانه‌ای و بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

13- انتشار اخبار کذب از نتایج بررسی صلاحیت‌ها‌، شمارش آراء‌، ادعاهای بی‌اساس پیرامون تقلب در انتخابات یا مخدوش بودن انتخابات بدون دلیل و مدرک. (مواد 697 و 698 قانون مجازات اسلامی و بند 8 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

ب) فهرست مصادیق محتوای مجرمانه مرتبط با انتخابات که رسیدگی به آن نیازمند شکایت شاکی خصوصی و در صلاحیت مراجع قضایی است:

1- انتشار ادعاهای کذب و غیرواقعی توسط نامزدها در خصوص دارا بودن سابقه مشاغل دولتی اعم از کشوری یا لشگری و انتظامی و مدرک تحصیلی. (ماده 555 قانون مجازات اسلامی و قانون مجازات استفاده غیر مجاز از عناوین علمی مصوب 6/12/88)

2- انتشار هرگونه محتوای تبلیغاتی علیه داوطلبان نمایندگی‌، توسط دیگر داوطلبان نمایندگی و یا طرفداران آنان (مواد 65 و 85 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

3- انتشار هرگونه محتوا در جهت هتک حرمت و حیثیت نامزدهای انتخاباتی و نشر اکاذیب و تبلیغ علیه آنها. (مواد 64 و 65 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 698 قانون مجازات اسلامی و ماده 30 قانون مطبوعات)

4- انتشار صوت‌، تصویر یا فیلم خصوصی و خانوادگی و یا اسرار شخصی نامزدهای انتخاباتی بدون رضایت آنها به نحوی که موجب ضرر یا هتک حیثیت آنان گردد. (ماده 17 قانون جرایم رایانه‌ای)

5- ایجاد هرگونه تغییر و یا تحریف فیلم‌، صوت یا تصویر نامزدهای انتخاباتی به نحوی که عرفا موجب هتک حیثیت او شود. (ماده 16 قانون جرایم رایانه‌ای)

6- انتشار نظر شخصیت‌ها در تایید کاندیداها با ذکر عنوان و مسئولیت آنها. (تبصره ماده 57 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 41 آیین نامه اجرایی آن)

7- انتشار نظر شخصیت‌ها در تایید کاندیداها بدون مدرک کتبی امضا شده آنها. (تبصره ماده 57 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی و ماده 41 آیین نامه اجرایی آن)

8- ‌هرگونه دسترسی غیر‌مجاز‌، شنود‌، تخریب‌، تغییر‌، محو‌، متوقف کردن و سرقت اطلاعات محتوای تارنماها و پست الکترونیکی نامزدهای انتخاباتی و سامانه‌های رایانه‌ای مرتبط با انتخابات. (بند ج ماده 25 قانون جرایم رایانه‌ای)

9- انتشار هرگونه مطلب خلاف واقع مبنی بر انصراف هر یک از نامزدهای انتخاباتی. (ماده 64 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

10- انتشار اسامی متهمان تخلفات انتخابات قبل از رسیدگی به اتهامات آنها درمراجع قضایی و قطعیت رای.‌ (تبصره یک ماده 188 قانون آیین دادرسی کیفری و ماده 697 قانون مجازات اسلامی)

11- انتشار هجو یا هجویه و یا هرگونه محتوای توهین‌آمیز در فضای مجازی علیه نامزدهای انتخاباتی. (ماده 700 قانون مجازات اسلامی و بند 8 ماده 66 قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی)

12- انتشار علت رد صلاحیت داوطلبان نمایندگی بدون رضایت آنها در صورتیکه موجب افشای اسرار و یا هتک حیثیت آنها شود. (ماده 17 قانون جرایم رایانه‌ای‌، ماده 31 قانون مطبوعات و ماده واحده لزوم رسیدگی دقیق به شکایات داوطلبین رد صلاحیت شده در انتخابات مصوبه 22/8/1378 مجمع تشخیص مصلحت نظام ).»

۱۳۹۰ دی ۲۰, سه‌شنبه

باز تهدید و فشار بر زندانیان سیاسی: از انتخابات حمایت کنید

همزمان با موج جدید بازداشت فعالان سیاسی و روزنامه نگاران در روزهای اخیر، گفته می شود که نهادهای امنیتی با برخی از زندانیان وقایع پس از انتخابات جنجالی خرداد ۸۸ که هم اکنون در ایام مرخصی به سر می برند و یا مدتی است از زندان آزاد شده اند تماس گرفته و خواستار موضع گیری آنان در خصوص شرکت در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی شده اند.
به گزارش خبرنگار کلمه، ماموران وزارت اطلاعات در تماس تهدید آمیز با برخی فعالان سیاسی در شهرهای مختلف ایران از آنان خواسته است تا در قالب گفتگو با رسانه ها و یا نگارش مقاله درباره ضرورت شرکت آحاد مردم و فعالان سیاسی در نهمین دوره انتخابات مجلس موضع گیری کنند.
فشارها و تهدید فزاینده فعالان سیاسی از سوی نهادهای امنیتی در شرایطی صورت می گیرد که بسیاری از آنان با وثیقه های سنگین در ایام مرخصی از زندان به سر برده و یا با پایان یافتن مدت محکومیت خود به صورت مشروط از زندان آزاد شده اند و در چنین شرایطی ماموران وزارت اطلاعات تهدید کرده اند که در صورت عدم موضع گیری مطلوب در خصوص انتخابات پیش رو به زندان بازگردانده خواهند شد.
لازم به ذکر است طی دو روز گذشته فاطمه خردمند روزنامه نگار، سعید مدنی فعال اجتماعی، مهدی خزعلی وبلاگ نویس و تعداد دیگری از اهالی مطبوعات و نیروهای ملی مذهبی از سوی نهادهای امنیتی بازداشت و به زندان منتقل شده اند.
گفتنی است اصلاح طلبان شرایط سیاسی را برای برگزاری انتخابات عادلانه و آزاد مناسب نمی دانند.
کف خواسته اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات آزادی هم زندانیان سیاسی، رفع حصر از رهبران جنبش سبز، آزادی مطبوعات و احزاب و بازگشت نیروهای نظامی به پادگانهاست.
۳۹ تن از زندانیان سیاسی محبوس در زندان های مختلف کشور، با صدور بیانیه‌ ای پیرامون انتخابات آتی مجلس، خاطرنشان کردند که “بنابراین بنابر وظیفه اخلاقی و اعتقادی خود اعلام می کنیم امروز گرم کردن تنور این انتخابات به هر شکل و بای نحو کان، کمک به استبداد و در تقابل با تحقق دمکراسی و تضمین حقوق بشر در کشور عزیزمان ایران است.”
این ۳۹ زندانی سیاسی که از طیف های مختلف سیاسی و عقیدتی بوده و به صورت همگام بیانیه روز چهارشنبه ۳۰ آذر ماه ۱۳۹۰ خود را منتشر کرده اند، متذکر این نکته شده اند که “امروز جامعه ما در عمل شاهد یک حکومت نظامی اعلام نشده است و تجربه همه کشورها و همچنین یک صد سال گذشته کشور ما نشان می دهد انتخاباتی که تحت سیطره نظامیان و نیروهای امنیتی برگزار شود، انتخاباتی صرفا فرمایشی است که تکلیف و ترکیب کرسی های آن از قبل تعیین شده است.”
این زندانیان سیاسی عقیدتی تاکید کرده اند که “با شرایط موجود، در هیچ کجای دنیا چنین انتخاباتی آزاد، سالم و مبین حاکمیت ملی تلقی نمی شود.”

۱۳۹۰ دی ۱۹, دوشنبه

عزت الله انتظامی: آیا انحلالِ خانه‌سينما، نشانه تحول است؟

به گزارش ايلنا، در نامه انتظامي به مديران كشور آمده است:
" آیا انحلالِ این خانه‌ی عظیم، نشانه تحول است ...؟"
سلام ...
پروردگارا، کمک کن ما یکدیگر را دوست داشته باشیم و به هم رحم کنیم ...
اگر با مدیرانِ خانه سینما اختلاف نظر دارید، اگر به عملکرد مدیری ایراد دارید و بدبختانه تعامل نمی‌شود ...
چرا خانه ما را ویران می‌کنید ...
آخر چرا خانه سینما ...؟
خانه سینما متعلق به تک تکِ اعضایِ هنرمند و زحمت کشِ خانه سینماست ...
آیا نمی‌شود با قانون و مقررات و صبر و حوصله درکنارِ هم، همه باهم مشکلات را حل کنیم ...؟
این خانه از آنِ ماست ...
جامعه اصنافِ سینمای ایران و هزاران نفر که عاشقانه در سینما فعالیت می‌کنند ...
ما حرمتِ مهمان را داریم، به امیدِ آنکه حرمتِ ما حفظ شود ...
ما ایرانی هستیم ... ایرانی ... الله اکبر ...
همه مشاغل در کشورِ ما دارای اتحادیه و سندیکا هستند.
وجودِ صنف، نشانِ توجه و پیشرفتِ تحول در جامعه مدنیست ...
آیا انحلالِ این خانه عظیم، نشانِ تحول است ...؟
من به عنوان یکی از خادمانِ سینمای نجیبِ ایران، به عنوانِ سپید موی این هنرِ شریف و فاخر از فرزندانِ با عقل و خردم انتظار دارم درکنارِ یکدیگر با تعامل و همفکری و دوستی، هنرمندانه و به دور از اختلافِ سلیقه‌های شخصی، مشکلِ پیش آمده را حل کنند.
بیایید عاقلانه بیاندیشیم، اگر گوشه‌ای از ساختمانِ خانه سینما به علتی احتیاج به تعمیر دارد ...
شما را به خدا قسم، شما را به خدا قسم، همه بنا را خراب و نابود نکنید ...
چه زود ... دیر می‌شود.
عزت الله انتظامی
هجدهم دیماه یکهزار و سیصد و نود